رسالت انقلابی

ن وَالْقَلَمِ وَمَا یَسْطُرُونَ

رسالت انقلابی

ن وَالْقَلَمِ وَمَا یَسْطُرُونَ

رسالت انقلابی
بسم الله الرحمن الرحیم
راه مقابله با جنگ نرم دشمن وابزارهای همچون ماهواره و رسانه های تبلیغاتی دشمن فقط و فقط تحلیل و روشنگری هدف های شوم این ابزار هاست .
ما باید از این ابزار های ارتباطی به نحو احسن استفاده کنیم برای ترویج دین مبین اسلام در سرتاسر جهان که وبلاگ یکی از این ابزار می باشد که میتوان به راحتی حرف اسلام را نشر داد .
هرکس در هرجایگاهی که هست رسالتی دارد که باید به آن رسالت عمل کند .
امام خامنه ای :
ای سید و مولای ما پیش خدای متعال گواهی بده که ما در راه اسلام تا آخرین نفس ایستاده ایم...

پیام های کوتاه
Weekly Saying
" And those who annoy the believing men and the believing women undeservedly, they indeed bear the guilt of slander and manifest sin."
(The Holy Quran, 33:58)

Cartoons new

terrorISM and zionISM

No war on Syria

Boycott Israel Campaign

Boycott Israel Campaign

authors
recent comments

۱۰ مطلب در خرداد ۱۳۹۲ ثبت شده است

نرم افزار هنر ولایی مجموعه از مقالات سید شهیدان اهل قلم سید مرتضی آوینی است که به همت حوزه هنری استان تهران و همکاری خبرگزاری فارس تهیه و تولید شده است.

در این برنامه تعدادی از مقالات سید مرتضی آوینی قرار داده شده تا کاربران بتوانند ضمن خواندن این مقالات از آنها چاپ هم بگیرند .

دانلود نرم افزار هنر ولایی

۰ comments موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ خرداد ۹۲ ، ۲۲:۱۲
goalzahra

گفت وگو با محمد تیموری پیرامون خاطرات ورود و وداع امام خمینی

چرا جماران برای سکونت امام انتخاب شد؟ / تعجب کردم که امام کفن نداشت!

 محمد تیموری، از رزمندگان دفاع مقدس و یکی از اهالی قدیمی محله جماران، که در جریان جزئیات ورود و وداع حضرت امام خمینی(س) درباره دلایل انتقال امام از دربند به جماران اظهار داشت: حضور حضرت امام در تهران، اول از مدرسه رفاه شروع شد و بعد به قم رفتند و مجددا به تهران بازگشتند و به دربند رفتند. با توجه به ورود امام به ایران که یک سال بیشتر از آن نمی‌گذشت و انقلاب که تازه اتفاق افتاده بود، برای ملاقات با امام اشتیاق عجیبی بین مردم وجود داشت. خصوصا اینکه همه در لحظه ورود امام، بهشت زهرا نبودند و او را از نزدیک ندیده بودند. امام هم در راس انقلاب قرار داشتند و مردم به نحو دیگری به امام نگاه می‌کردند

۱ comments موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ خرداد ۹۲ ، ۰۰:۲۹
goalzahra

 

۱ comments موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ خرداد ۹۲ ، ۰۰:۳۵
goalzahra

خاطره آیت الله بهجت از امام خمینی

اسرار سر به مهر سلوک امام خمینی

 

 یکی از نکاتی که خیلی سر بسته آیت الله بهجت(ره) درباره امام خمینی (ره) مطرح کردند، این بود که فرمودند: اسراری از آقای خمینی میدانم که تا کنون نگفته ام و نخواهم گفت. 

هر چند آیت الله بهجت، هیچگونه توضیحی درباره ی اسراری که از امام خمینی می دانستند، بیان نکردند، ولی از همین اشاره ی کوتاه ایشان، می توان فهمید که: 

اولا : امام خمینی، نه یک سر، بلکه اسراری داشته که برخی از خواص از آنها مطلع بوده اند؛ ولی پرده برداری از آنها را مصلحت نمیدانسته و یا اجازه ی فاش کردن آنها را نداشته اند. 

ثانیا : امام خمینی، درباره ی راز و رمز های سیر و سلوک معنوی خود آنقدر کتوم بوده که اسرار معنوی او، حتی پس از وفاتش و تا کنون فاش نشده، در صورتی که کرامات بسیاری از اولیای الهی ، لا اقل پس از وفات آنها معلوم گردیده است

۰ comments موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ خرداد ۹۲ ، ۰۰:۳۳
goalzahra

داخل معراج‌الشهدا نشسته‌ایم .چند لحظه قبل صحنه‌ای دیدم که دلم را آتش زده: سعی کرده‌اند حجم جنازه‌ی شهدا به یک اندازه باشد، ولی آن گوشه‌ی سمت راست را که نگاه کنی، یک شهید می‌بینی که از همه کوچک‌تر است؛ خیلی کوچک‌تر.

نمی‌دانم اگر جنازه‌ی این شهید را شناسایی کنند، چه می‌شود. نمی‌دانم وقتی از دل آن تابوت بزرگ، جنازه‌ای با این قامت را بیرون بیاورند، مادر پیرش چه می‌کند.

شهید! شاید تو همان کسی باشی که قبل از آخرین اعزام، مادرت صندلی زیر پایش گذاشت تا قرآن را بالای سرت بگیرد؟ می‌دانی اگر مادرت تو را با این قامت ببیند، چه می‌کند؟ مطمئن باش این‌بار هم مثل آن موقع‌ها قربان قد و بالایت می‌رود، اما این‌دفعه با دیدن این صحنه، دل‌ها می‌سوزند و اشک‌ها میهمان چشم‌ها می‌شوند.

۱ comments موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ خرداد ۹۲ ، ۰۰:۴۴
goalzahra
برای برخی مطالب گذاشتن شرح، کاری عبث است چراکه اینقدر آن مطلب گویاست که هر شرحی ناقص خواهد بود.
 
 عکس اول را در آورد: این پسر اولم محسن است.
عکس دوم را گذاشت روی عکس محسن: این پسر دومم محمد است، دوسال با محسن تفاوت سنی داشت.
 
عکس سوم را آورد و گذاشت روی عکس محمد؛ رفت بگوید این پسر سومم.. سرش را بالا آورد، دید شانه های امام (ره) دارد می لرزد..امام (ره) گریه اش گرفته بود..
 
فوری عکسها را جمع کرد زیر چادرش و خیلی جدی گفت:
 
چهارتا پسرم رو دادم که اشکتو نبینم…
۰ comments موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ خرداد ۹۲ ، ۰۰:۴۰
goalzahra
نام نام حانوادگی نام پدر استان شهرستان آدرس وبلاگ
غلامحسین صفری ابراهیم اردبیل مشگین شهر http://allah1.ir/
صفر حبیبی حبیب اردبیل مشکین شهر http://apocalypse.blogfa.com/
رضا خسروی مقدم عبدالرسول اصفهان اصفهان http://shia-leaders.com
علی محمد اسدی علی اکبر اصفهان گلپایگان http://bidari-islamic.blogfa.com/
امین سلطانی ابراهیم اصفهان تیران و کرون http://kanonportal.ir
علی قضاوی محمود اصفهان اصفهان http://y-khorshid.xpa.ir
حسن جلالی اسماعیل اصفهان اردستان http://alzahra-zavareh.blogfa.com/
حسن بابایی حیدرعلی اصفهان کاشان http://sensen.goo.ir
شاهین جعفری ملک آبادی الماس اصفهان اصفهان http://andishebidari.blogfa.com
حسن جمشیدی علی اصفهان فلاورجان http://antitaslim.blogfa.com
زهره حاجیان فروشانی محمداسماعیل اصفهان خمینی شهر http://01montazer.blogfa.com
محمدحسن سیوندیان محسن اصفهان اصفهان http://alghavs.blogfa.com
اسحاق عباسی یحیی اصفهان چادگان http://vahdat84.vcp.ir
سید علی مجیدی سید احمد اصفهان اصفهان http://b8b.ir
امیرحسین مهدی پور مهدی البرز کرج http://salat-fa.blogfa.com
سعید نصیری حسین آذربایجان شرقی تبریز http://namazeashora.blogfa.com/
رسول حاجیان علی آذربایجان غربی ارومیه http://urmavi.mihanblog.com
سعید قدیمی پرویز تهران شهریار http://avazekhoda.blogfa.com
مصطفی موسوی عباس تهران پرند http://tavabin.ir
محمود جانقربانی محمد تهران تهران http://vahdat17.persianblog.ir/
محمد صالح زندی حاتم تهران تهران http://tie-tarigh.blogfa.com/
فریده شفیعی ثانی حسین خراسان شمالی شیروان http://fajr0.blogfa.com
میلاد خراسانی شمس اله خوزستان بهبهان http://amarbahbehan.blogfa.com/
زهرا پیری پرویز کردستان بیجار http://effat.blogfa.com/
ابراهیم  محمودزاده اسمعیل کردستان بیجار http://ashegan-velayat.blogfa.com/
حمیدرضا محمدی نیاکی علی اکبر مازندران آمل http://shohadayeniak.com
حسین رستمی احمد همدان فامنین http://mazloum.ir
رحمن حیدری حسین همدان بهار http://yazahra.iran.sc
رحمن حیدری حسین همدان بهار http://ahleghalam.blog.ir
علی یوسفی چراغعلی همدان کبودراهنگ http://zohoor67.blogfa.com
۱ comments موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ خرداد ۹۲ ، ۱۸:۲۱
goalzahra

خون دادن برای خمینی زیباست اما…

نقدی بر توهمات روشنفکری درباره شهید آوینی

جمله سانسورشده از مرتضی آوینی + تصویر

جدال بر سر آنکه شهید آوینی که بود و تفکراتش به کدامین سو گرایش داشت، امروز تبدیل به دغدغه اصلی بعضی قلم‌به‌دستان شده است.

 این عده با نادیده گرفتن نحوه از دنیا رفتن سید شهیدان اهل قلم، ضمن استناد به حرف‌های در گوشی و یا با جرح و سانسور سخنان افراد منتسب به ایشان، چنان می‌نمایانند که گویی وی اصلاً شهید نشده است، صدها نوشته در راستای 

جذاب‌ترین بخش این قصه آنجاست که همین قلم‌به‌دستان روشنفکرنما، دوست دارند آوینی را مال خود کنند! دلیل این جماعت هم بخشی از رفتارهای وی در جوانی است.

رسوا کردن غرب‌زدگان سینما و مجیزگویان فرهنگ غربی ننوشته است و هرگز با شور عارفانه، عاشقانه‌های «روایت فتح» را نسروده است.

 استناد مضحک این عده به دوران جوانی و تحصیل وی است اما نه تمام این دوران! آوینی از زمانی که عرفان اسلامی و آموزه‌های دین را سرمشق ادامه زندگی قرار می‌دهد، به زیر تیغ سانسورچی‌های مثلاً روشنفکر می‌رود و تا زمانی که مین‌های فکه وسیله پرواز وی به‌سوی معبود و معشوق می‌شوند، این سانسور مجرمانه را ادامه می‌دهند.

در این بین عجیب نیست که سخنان و نوشته‌های آوینی درباره ولایت‌فقیه، دموکراسی غربی، رسانه‌های ظاهراً آزاد غربی، تمدن و فرهنگ سکولار، هجمه سینمائی‌های حامی هنر ضددینی به این شهید و بسیاری از موارد دیگر هم مشمول سانسور از سوی سانسورچی‌های روشنفکرنما شود.

 از سوی دیگر کم نیستند کسانی که نگرانی خود از فیلتر شدن سایت‌های صدای آمریکا و بی‌بی‌سی را پنهان نمی‌کنند. بهانه این عده چیزی است که «جریان آزاد اطلاعات» نامیده می‌شود اما ظاهراً این گردش آزاد، ربطی با جلوگیری از پخش شبکه‌های 

آیا اگر ابن‌سینا، ملاصدرا، رازی و یا بقیه دانشمندان مسلمان، دوره‌ای از عمر خویش را برای یاد گرفتن الفبا صرف کرده یا مدتی از زندگی خود را صرف خوابیدن کرده‌اند، ما نیز باید همه جنبه‌های زندگی آنها را به‌عنوان آنچه «شخصیت» آنها نامیده می‌شود، سرمشق خویش قرار دهیم؟

سیما در اروپا و آمریکا و کشورهای عربی ندارد. حذف شدن صفحه مبارزان بحرینی از فیس‌بوک یا حذف تویت‌های جنبش وال‌استریت از توئیتر هم د رهمین راستا قرار می‌گیرد.

جذاب‌ترین بخش این قصه آنجاست که همین قلم‌به‌دستان روشنفکرنما، دوست دارند آوینی را مال خود کنند! دلیل این جماعت هم بخشی از رفتارهای وی در جوانی است. عمل آنها اما به‌قدری مضحک است که آدمی را به خنده وامی‌دارد.

 آوینی کسی بود که پله‌های سلوک و معرفت را از طریق جستجو پیمود و بدیهی است که در چنین راهی، ممکن است اعمالی صورت بگیرد که چندان فرقی با رفتار روشنفکرنمایان نداشته باشد اما وقتی فطرت خداجوی این شهید، وی را به عرصه انقلاب، هست‌سال دفاع مقدس، رسواسازی غرب‌زدگان و دفاع از حریم ولی فقیه می‌آورد، فریاد بی‌می‌آید که شخصیت آوینی را تکه‌تکه کرده‌اند. هیچ اهمیتی هم ندارد که وی در آغاز انقلاب، همه سروده‌ها و نوشته‌هایش را سوزاند تا دیگر برای نفس خویش، هیچ ننویسد و جداشدنش از نفس، وی را مغضوب آن جماعت کرد.
 
اما منطق حاکم بر این ادعاها چیست؟ آیا اگر ابن‌سینا، ملاصدرا، رازی و یا بقیه دانشمندان مسلمان، دوره‌ای از عمر خویش را برای یاد گرفتن الفبا صرف کرده یا مدتی از زندگی خود را صرف خوابیدن کرده‌اند، ما نیز باید همه جنبه‌های زندگی آنها را به‌عنوان آنچه «شخصیت» آنها نامیده می‌شود، سرمشق خویش قرار دهیم؟ به‌راستی کدام عقل سلیم و انسان خردورزی با این استدلال پوچ، خام می‌شود؟

از سوی دیگر و همز‌مان با سالروز شهادت سیدمرتضی آوینی، جمله‌ای منتسب به شهید آوینی برای چندمین بار در فضای مجازی منتشر شده است که خواندنش خالی از لطف نیست.

 

خون دادن برای امام خمینی
 
 
۱ comments موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ خرداد ۹۲ ، ۱۳:۴۲
goalzahra

آخرین مکالمه قبل ازپرواز :

عراقیها خاکریزراگرفته اند

دارندتیرخلاص میزنند

بایدفرکانس بیسیم راعوض کنم

سلام مارابه امام برسانید

بگوییداز ما راضی باشد

هرکاری ازدستمان برآمدکردیم

۰ comments موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ خرداد ۹۲ ، ۲۰:۳۷
goalzahra

آنچه در ادامه می​خوانید بازخوانی بخشی از خاطرات سپهبد علی صیاد شیرازی از عملیات آزادسازی خرمشهر در کتاب «ناگفته​های جنگ» نوشته احمد دهقان است که سوره مهر آن را منتشر کرده.شهید صیاد شیرازی

«فقط مانده بود خونین‌شهر. از شمال تا منطقة طلاییه جلو رفته بودیم و در کوشک به جاده زید حسینیه رسیده بودیم و الحاق انجام شده بود. جاده اهواز به خونین‌شهر هم کاملاً باز شده بود. پادگان حمید هم آزاد شده بود و سه قرارگاه روی یک خط قرار داشتند. در اینجا، نقص ما وضعیت دشمن در خونین‌شهر بود. بین خونین‌شهر و شلمچه، دشمن مثل یک غده سرطانی هنوز وجود داشت. یکی از حوادث مهمی که رخ داد و من سعی می‌کنم این حادثه را خوب تشریح کنم، مرحله آخر عملیات ماست.

از عقب جبهه گزارش می‌شد که مردم با اینکه می‌دانند حدود پنج هزار کیلومتر آزاد شده و حدود پنج هزار نفر هم اسیر گرفته‌ایم، و عمده استان خوزستان آزاد شده، مرتب تکرار می‌کنند: «خونین‌شهر چه شد؟» یعنی تمام عملیات یک طرف، آزادی خونین‌شهر طرف دیگر. برای خودمان هم این مطلب مهم بود که به خونین‌شهر دست پیدا کنیم. می‌دانستیم اگر خونین‌شهر را نگیریم، دشمن همان طور که در شمال شهر اقدام به حفر سنگر کرد، در محور ارتباطی خونین‌شهر به شلمچه هم اقدام به حفر سنگرهای سخت می‌کند و ما دیگر نمی‌توانیم به این سادگی به این هدف برسیم. چندین شور عملیاتی با فرماندهان و اعضای ستادمان انجام دادیم. قرارگاه کربلا اداره کنندة منطقه بود. نتیجه که نگرفته بودیم هیچ، مطالبی که فرماندهان از وضع یگان‌هایشان می‌گفتند، نمایان می‌ساخت که باید به سرعت نیروها را بازسازی کنیم. یعنی باید عملیات را متوقف می‌کردیم و می‌رفتیم بازسازی کنیم؛ چون توان و رمقی برای واحدها باقی نمانده بود. حتی یکی از فرماندهان ارتش می‌گفت: «ما آن قدر وضعمان خراب است که تفنگ‌هایمان تیراندازی نمی‌کند. چون سربازها نرسیده‌اند تفنگ‌هایشان را پاک کنند.» چون با تنفگ ژ3 کار می‌کردند و تفنگ ژ3 نگه‌داری می‌‌خواهد. اگر بعد از تیراندازی و مقداری کار پاک نشود، گیر می‌کند.»

۱ comments موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ خرداد ۹۲ ، ۲۰:۳۴
goalzahra