رسالت انقلابی

ن وَالْقَلَمِ وَمَا یَسْطُرُونَ

رسالت انقلابی

ن وَالْقَلَمِ وَمَا یَسْطُرُونَ

رسالت انقلابی
بسم الله الرحمن الرحیم
راه مقابله با جنگ نرم دشمن وابزارهای همچون ماهواره و رسانه های تبلیغاتی دشمن فقط و فقط تحلیل و روشنگری هدف های شوم این ابزار هاست .
ما باید از این ابزار های ارتباطی به نحو احسن استفاده کنیم برای ترویج دین مبین اسلام در سرتاسر جهان که وبلاگ یکی از این ابزار می باشد که میتوان به راحتی حرف اسلام را نشر داد .
هرکس در هرجایگاهی که هست رسالتی دارد که باید به آن رسالت عمل کند .
امام خامنه ای :
ای سید و مولای ما پیش خدای متعال گواهی بده که ما در راه اسلام تا آخرین نفس ایستاده ایم...

پیام های کوتاه
Weekly Saying
" And those who annoy the believing men and the believing women undeservedly, they indeed bear the guilt of slander and manifest sin."
(The Holy Quran, 33:58)

Cartoons new

terrorISM and zionISM

No war on Syria

Boycott Israel Campaign

Boycott Israel Campaign

authors
recent comments

۴۲ مطلب با موضوع «دفاع مقدس :: شهدا» ثبت شده است

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم
این وصیت نامه‌هایی که این عزیزان شهدا می‌نویسند مطالعه کنید همانند اینست که 50 سال عبادت کرده اید
وصیت‌نامه شهید علی‌اکبر آسوده فرزند رحمه‌الله آسوده شهرستان کاشمر روستای جعفر آباد
با سلام و درود فراوان به محضر مبارک حضرت حجت (عج) و نایب بر حقش حضرت امام خمینی وصیت کوچکی دارم که آغاز می‌کنم که ای عزیزان مبادا لحظه ای یاد خداوند را فراموش کنید مبادا پشت امام را خالی کنید و دیگر اینکه افتخار می‌کنم که پدر ومادری همچون شما داشته‌ام خوف این را دارم که نکند شما از دست من رنجور بوده باشیدمن جوان بودم و ممکن بود که بعضی از اوقات بی‌احترامی کنم این و بعد هم معذرت خواهی نکنم در هر حال امیدوارم که ببزرگی و خودتان مرا ببخشید و از خداوند برای من طلب مغفرت نمایید

۱ comments موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ آبان ۹۵ ، ۱۹:۴۵
goalzahra

بسمه تعالی
علی اکبر شیرودیاینجانب که خلبان پایگاه هوانیروز کرمانشاه می باشم، تا کنون برای احیا اسلام و حفظ مملکت اسلامی در کلیه جنگ ها شرکت نموده ام منظوری جز پیروزی اسلام نداشته و به دستور رهبر عزیزم به جنگ رفته ام. لذا تقاضا دارم درجه تشویقی که به اینجانب داده اند پس گرفته و مرا به درجه ستوانیار سومی که قبلا بوده ام برگردانید. در صورت امکان رسیدگی این درخواست بفرمایید.

۰ comments موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ آبان ۹۵ ، ۱۹:۳۳
goalzahra

شهید سرافراز ارتش جمهوری اسلامی ایران
قاسم گلچین
ولادت: 31/06/1341
شهادت: 20/01/1364
ایثار

شهید قاسم گلچین
در تربت حیدریه متولد شد ، قبل از شهادت در منطقه عملیاتی جزیزه مجنون شاهد بمباران شیمیای همرزمان خود بود او بلافاصله پس از انجام حمله شیمیای با استفاده از ماسک و کامیون به نجات همرزمان خود شتافت و موفق شد 36 نفر از آنان را از مرگ حتمی نجات دهد. اما خودش شیمیایی شد که جهت معالجه به تهران و سپس به کشور فرانسه اعزام گردید اما پس از 48 ساعت در فرانسه به شهادت رسید .

در وصیت نامه متذکر میشود دشمن اصلی ما آمریکاست مرگ بر آمریکا

روحش شاد

۰ comments موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آبان ۹۵ ، ۱۱:۵۱
goalzahra

شهید حجت الله رئیسی نافچی

فاصله نیروهای خودی با نیروهای عراقی در این منطقه حدود یکصد متر بود و جنگ تن به تن تمام عیاری در آن منطقه شکل گرفت. نیروی هوایی عراق به شدت منطقه را بمباران می‌کرد. بعد از 25 روز مقاومت و دفاع، شهید دکتر حجت‌اله رئیسی پس از رشادت‌های شهادت‌طلبانه و حمله‌های متعدد به دشمن و رساندن خود به بالای تپه تنگه چزابه و مسلط شدن بر تیر بارچی عراقی‌ها و بدست آوردن سلاح وی از آن علیه خودشان استفاده کرد و با زبان عربی فریاد بر می‌آورد که تسلیم شوید که از همه طرف محاصره شدید بودند

۰ comments موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آبان ۹۵ ، ۱۱:۳۴
goalzahra

خاطراتی از حضور رهبر در مراسم تشییع شهید آوینی
اوایل سال 66 پس از شهادت تعدادی از همکارانمان با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای دیدار داشتیم. ایشان در این دیدار خصوصی حدود یک ساعت درباره‌ی برنامه‌ی روایت فتح صحبت کردند و بیش از هر چیز روی متن برنامه‌ها تأکید فرمودند. بعد از ما پرسیدند: «نویسنده‌ی این برنامه کیست؟» شهید «مرتضی آوینی» کنار من نشسته بود. از قبل به ما سپرده بود درباره‌ی او صحبت نکنیم. ما سعی کردیم از پاسخ به پرسش آقا طفره رویم اما آقا سؤال را با تأکید بیشتر تکرار کردند. ما ناچار شدیم بگوییم «سیدمرتضی». آقا فرمودند: «این متون شاهکار ادبی است و من آن‌قدر هنگام شنیدن و دیدن برنامه لذت می‌برم که قابل وصف نیست».

۰ comments موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ فروردين ۹۴ ، ۱۶:۲۴
goalzahra

Name: Mahmoud AkhlaghiMartyr Mahmoud Akhlaghi

Date of Birth: 1956

Place of Birth: Semnan

Marital Status: Married (Father of 2 children)

Date of Martyrdom: July 29, 1988

Martyr Mahmoud Akhlaghi was born in 1956 in a religious family in Semnan. He finished his primary and secondary school and entered the University of Semnan.

He started his anti-Shah struggles while he was a young student and organized people for participating in the protest rallies and played an important role in the victory of the Islamic Revolution in the region. When Reza Shah was unseated by the Islamic Revolution in 1979, Akhlaghi got married and had 2 children, one son and a daughter. He also joined the Islamic Revolutionary Guards Corps and attended the war fronts during the Iraqi imposed war on Iran.

Finally, he was assassinated by members of Mujahedin-e Khalq organization (MKO, a.k.a. MEK and NCRI) in Mersad Operation.

۱ comments موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مهر ۹۲ ، ۰۰:۴۰
goalzahra

The capture of Shahid Tindgoyan by Baath forces

Mohammad Javad Tondgooyan was born in 1950 in Tehran. Having graduated from education, he entered political struggles and with victory of the Islamic Revolution he was appointed the Minister of Oil for Martyr Rajai’s administration. Less than two months later, he and some officials of Iranian Oil Ministry were captured by invader Baathist forces during a visit to oil industry in Southern Iran. Martyr Tondgooyan suffered the cruelest tortures of Iraqi hirelings till he achieved the grace of martyrdom. Eventually after 11 years, his body was sent back to Iran in the late 1991 and buried at Behest Zahra Cemetery .

۲ comments موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۹۲ ، ۲۱:۳۹
goalzahra

Shahid Ali Akbar Zanjani is a call to attend and advocates in defense to Ali Akbar spooky e-advocate exist love he was born in the spring, immigrants have to date 2/11/36 open to the world and just caught up years later in the same month in date28/11/1984-in bookan to the testimony of Nael

۰ comments موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۹۲ ، ۱۶:۳۰
goalzahra

شهید صوفی

Shahid Hassan Sufi was born in Hamedan in 1350 he was commander of the Basij but with this condition accept the Hamedan for their operation are present The tavakol of his knew success with tavakol password and trust God to win effective knew she in the thirteenth operation to his self at the forefront of operations was attacked in prison and in the operation and to continue jamming. Journey

۱ comments موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۹۲ ، ۱۶:۲۸
goalzahra

She was three years old when her father was martyred!

 

As she was accepted in university, others said that she had used quota to be accepted! (means She did not attempt herself to pass ,but due to her father’s martyrdom ,she would be allowed to enter the university without exam or used special facilities…)
But…

 

no one realized that when she was in the first grad of primary and her teacher asked her to write down “ daddy “ ….
She fell ill and for a whole week she had kept the fever…

 

۰ comments موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ شهریور ۹۲ ، ۱۱:۱۵
goalzahra

شلمچه

مقدمه

در کشاکش دنیایی نامتقارن و در عرصه‌ی تقابل شدید خوبی‌ها و بدی‌ها و در عصر هجوم ناملایمات، تقدیر الهی است که ملموس و محسوس می‌شود. اینجاست که ایمانت به امیدت، آرزو می‌بخشد و دلت را در آسمانی به امانت می‌برد که گویند بسی به این خاک نزدیک است که این خاک است که به آسمان قرب دارد. خاک اینجا به خود می‌بالد که خاک نیست... خاک و خون است. اینجاست که آسمانی شدن تحقق می‌یابد و اینجاست که فلسفه‌ی شهادت را نه از راه عقل، بلکه از طریق دل می‌شود فهمید و به خود شهامت شناخت شهادت را داد و اینجاست شلمچه... .

۲ comments موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۸ شهریور ۹۲ ، ۰۹:۴۲
goalzahra

شهید «سیدمجتبی علمدار»، فرمانده گروهان سلمان از گردان «مسلم‌بن عقیل(ع)» و لشکر «25 کربلا» بود. آقاسیدمجتبی، در سحر سال چهل‌وپنج به‌دنیا آمد و اولین صدایی که در این جهان شنید، اذان صبح بود.

من هر کجا که مجتبی بود، حاضر بودم، مجتبی همیشه می‌گفت: علی‌رضا! خیلی دوست دارم مانند مادرم«حضرت زهرا(س)» شهید بشوم.

آن شب «عملیات والفجر 10»، به سمت سه راهی دوجیله پیش می‌رفتیم، آتش دشمن لحظه‌ایی قطع نمی‌شد و آرزوهای مجتبی شنیدنی‌تر شده بود.

تیربارها مانند، بلبل می‌خواندند. مجتبی تیر خورد؛ گلوله گرینف بود.

۲ comments موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۲ ، ۲۳:۴۷
goalzahra

جانباز شهید محمدتقی طاهرزادهطلوع:

جانباز شهید محمدتقی طاهرزاده در شهریور ۱۳۴۹ در شهر اصفهان چشم بر این دنیای خاکی گشود؛ از هفت سالگی کار کرد، تا سوم راهنمایی درس خواند و در هفده سالگی یعنی در اسنفد ۱۳۶۶ به جبهه رفت.

کما:

در تیرماه ۱۳۶۷ در شلمچه دچار موج‌گرفتگی شد و حدود یک ماه بعد به عالم بی‌هوشی رفت. دوران بی‌هوشی این جانباز، ۱۸ سال به طول انجامید. در طول این مدت آنچه بر شگفتی این واقعه می‌افزود، پرستاری عاشقانه پدر وی بود.در این ۱۸ سال که محمدتقی‌ بر روی تخت خوابیده بود، با همان دو چشم نافذش همه تنهایی‌های پدر و مادر را پر می‌کرد.

۱ comments موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ تیر ۹۲ ، ۲۲:۳۴
goalzahra

نرم افزار هنر ولایی مجموعه از مقالات سید شهیدان اهل قلم سید مرتضی آوینی است که به همت حوزه هنری استان تهران و همکاری خبرگزاری فارس تهیه و تولید شده است.

در این برنامه تعدادی از مقالات سید مرتضی آوینی قرار داده شده تا کاربران بتوانند ضمن خواندن این مقالات از آنها چاپ هم بگیرند .

دانلود نرم افزار هنر ولایی

۰ comments موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ خرداد ۹۲ ، ۲۲:۱۲
goalzahra

داخل معراج‌الشهدا نشسته‌ایم .چند لحظه قبل صحنه‌ای دیدم که دلم را آتش زده: سعی کرده‌اند حجم جنازه‌ی شهدا به یک اندازه باشد، ولی آن گوشه‌ی سمت راست را که نگاه کنی، یک شهید می‌بینی که از همه کوچک‌تر است؛ خیلی کوچک‌تر.

نمی‌دانم اگر جنازه‌ی این شهید را شناسایی کنند، چه می‌شود. نمی‌دانم وقتی از دل آن تابوت بزرگ، جنازه‌ای با این قامت را بیرون بیاورند، مادر پیرش چه می‌کند.

شهید! شاید تو همان کسی باشی که قبل از آخرین اعزام، مادرت صندلی زیر پایش گذاشت تا قرآن را بالای سرت بگیرد؟ می‌دانی اگر مادرت تو را با این قامت ببیند، چه می‌کند؟ مطمئن باش این‌بار هم مثل آن موقع‌ها قربان قد و بالایت می‌رود، اما این‌دفعه با دیدن این صحنه، دل‌ها می‌سوزند و اشک‌ها میهمان چشم‌ها می‌شوند.

۱ comments موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ خرداد ۹۲ ، ۰۰:۴۴
goalzahra
برای برخی مطالب گذاشتن شرح، کاری عبث است چراکه اینقدر آن مطلب گویاست که هر شرحی ناقص خواهد بود.
 
 عکس اول را در آورد: این پسر اولم محسن است.
عکس دوم را گذاشت روی عکس محسن: این پسر دومم محمد است، دوسال با محسن تفاوت سنی داشت.
 
عکس سوم را آورد و گذاشت روی عکس محمد؛ رفت بگوید این پسر سومم.. سرش را بالا آورد، دید شانه های امام (ره) دارد می لرزد..امام (ره) گریه اش گرفته بود..
 
فوری عکسها را جمع کرد زیر چادرش و خیلی جدی گفت:
 
چهارتا پسرم رو دادم که اشکتو نبینم…
۰ comments موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ خرداد ۹۲ ، ۰۰:۴۰
goalzahra

خون دادن برای خمینی زیباست اما…

نقدی بر توهمات روشنفکری درباره شهید آوینی

جمله سانسورشده از مرتضی آوینی + تصویر

جدال بر سر آنکه شهید آوینی که بود و تفکراتش به کدامین سو گرایش داشت، امروز تبدیل به دغدغه اصلی بعضی قلم‌به‌دستان شده است.

 این عده با نادیده گرفتن نحوه از دنیا رفتن سید شهیدان اهل قلم، ضمن استناد به حرف‌های در گوشی و یا با جرح و سانسور سخنان افراد منتسب به ایشان، چنان می‌نمایانند که گویی وی اصلاً شهید نشده است، صدها نوشته در راستای 

جذاب‌ترین بخش این قصه آنجاست که همین قلم‌به‌دستان روشنفکرنما، دوست دارند آوینی را مال خود کنند! دلیل این جماعت هم بخشی از رفتارهای وی در جوانی است.

رسوا کردن غرب‌زدگان سینما و مجیزگویان فرهنگ غربی ننوشته است و هرگز با شور عارفانه، عاشقانه‌های «روایت فتح» را نسروده است.

 استناد مضحک این عده به دوران جوانی و تحصیل وی است اما نه تمام این دوران! آوینی از زمانی که عرفان اسلامی و آموزه‌های دین را سرمشق ادامه زندگی قرار می‌دهد، به زیر تیغ سانسورچی‌های مثلاً روشنفکر می‌رود و تا زمانی که مین‌های فکه وسیله پرواز وی به‌سوی معبود و معشوق می‌شوند، این سانسور مجرمانه را ادامه می‌دهند.

در این بین عجیب نیست که سخنان و نوشته‌های آوینی درباره ولایت‌فقیه، دموکراسی غربی، رسانه‌های ظاهراً آزاد غربی، تمدن و فرهنگ سکولار، هجمه سینمائی‌های حامی هنر ضددینی به این شهید و بسیاری از موارد دیگر هم مشمول سانسور از سوی سانسورچی‌های روشنفکرنما شود.

 از سوی دیگر کم نیستند کسانی که نگرانی خود از فیلتر شدن سایت‌های صدای آمریکا و بی‌بی‌سی را پنهان نمی‌کنند. بهانه این عده چیزی است که «جریان آزاد اطلاعات» نامیده می‌شود اما ظاهراً این گردش آزاد، ربطی با جلوگیری از پخش شبکه‌های 

آیا اگر ابن‌سینا، ملاصدرا، رازی و یا بقیه دانشمندان مسلمان، دوره‌ای از عمر خویش را برای یاد گرفتن الفبا صرف کرده یا مدتی از زندگی خود را صرف خوابیدن کرده‌اند، ما نیز باید همه جنبه‌های زندگی آنها را به‌عنوان آنچه «شخصیت» آنها نامیده می‌شود، سرمشق خویش قرار دهیم؟

سیما در اروپا و آمریکا و کشورهای عربی ندارد. حذف شدن صفحه مبارزان بحرینی از فیس‌بوک یا حذف تویت‌های جنبش وال‌استریت از توئیتر هم د رهمین راستا قرار می‌گیرد.

جذاب‌ترین بخش این قصه آنجاست که همین قلم‌به‌دستان روشنفکرنما، دوست دارند آوینی را مال خود کنند! دلیل این جماعت هم بخشی از رفتارهای وی در جوانی است. عمل آنها اما به‌قدری مضحک است که آدمی را به خنده وامی‌دارد.

 آوینی کسی بود که پله‌های سلوک و معرفت را از طریق جستجو پیمود و بدیهی است که در چنین راهی، ممکن است اعمالی صورت بگیرد که چندان فرقی با رفتار روشنفکرنمایان نداشته باشد اما وقتی فطرت خداجوی این شهید، وی را به عرصه انقلاب، هست‌سال دفاع مقدس، رسواسازی غرب‌زدگان و دفاع از حریم ولی فقیه می‌آورد، فریاد بی‌می‌آید که شخصیت آوینی را تکه‌تکه کرده‌اند. هیچ اهمیتی هم ندارد که وی در آغاز انقلاب، همه سروده‌ها و نوشته‌هایش را سوزاند تا دیگر برای نفس خویش، هیچ ننویسد و جداشدنش از نفس، وی را مغضوب آن جماعت کرد.
 
اما منطق حاکم بر این ادعاها چیست؟ آیا اگر ابن‌سینا، ملاصدرا، رازی و یا بقیه دانشمندان مسلمان، دوره‌ای از عمر خویش را برای یاد گرفتن الفبا صرف کرده یا مدتی از زندگی خود را صرف خوابیدن کرده‌اند، ما نیز باید همه جنبه‌های زندگی آنها را به‌عنوان آنچه «شخصیت» آنها نامیده می‌شود، سرمشق خویش قرار دهیم؟ به‌راستی کدام عقل سلیم و انسان خردورزی با این استدلال پوچ، خام می‌شود؟

از سوی دیگر و همز‌مان با سالروز شهادت سیدمرتضی آوینی، جمله‌ای منتسب به شهید آوینی برای چندمین بار در فضای مجازی منتشر شده است که خواندنش خالی از لطف نیست.

 

خون دادن برای امام خمینی
 
 
۱ comments موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ خرداد ۹۲ ، ۱۳:۴۲
goalzahra

آخرین مکالمه قبل ازپرواز :

عراقیها خاکریزراگرفته اند

دارندتیرخلاص میزنند

بایدفرکانس بیسیم راعوض کنم

سلام مارابه امام برسانید

بگوییداز ما راضی باشد

هرکاری ازدستمان برآمدکردیم

۰ comments موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ خرداد ۹۲ ، ۲۰:۳۷
goalzahra


وقتی افسر سبیل‌کلفت بعثی زن می‌شود

دوران اسارت در کنار همه سختی ها و مرارت های خود خاطرات شیرینی هم به دنبال داشت که به تمسخر گرفتن افسران عراقی توسط اسرا از جمله آن است. نمونه این خاطرات مطلب زیر می‌باشد:

عراقی‌ها، مافوق خودشان را «سیدی» خطاب می‌کردند. ما را هم مجبور می‌کردند که «سیدی» خطابشان کنیم. اگر چه این کلمه در ارتش عراق معادل کلمه «قربان» در ارتش ماست، با این حال اسرا به دلیل معنای آن ـ آقای من ـ از گفتن این لفظ به عراقی‌ها امتناع می‌کردند.

۰ comments موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ ارديبهشت ۹۲ ، ۲۲:۱۳
goalzahra

در یکی از روزهای اردیبهشت سال 1360 دکتر چمران برای دیدار با آقاسید و گروه فدائیان اسلام به مقر ما آمد. دکتر چمران تا آقا سید را دید، خواست دستهای او را ببوسد، اما سید مانع شد و ...

آن روز، آقاسید با دکتر چمران از هر دری سخن گفتند. آقاسید مجتبی انگار سنگ صبور خود را پیدا کرده و همین طور درد دل می کرد. به دکتر گفت: « خیلی ما را اذیت می کنند و چیزهایی رو که می خوایم و امکانات مورد نظرمون رو در اختیارمان نمی گذارند و کارشکنی می کنند. »
دکتر هم گفت: «من الان چند تا پست دارم، فرمانده ستاد مشترک هستم، نماینده امام در شورای عالی دفاع هستم، نماینده مجلس هستم؛ با این همه، فردا ممکنه بیان و منو بازخواست کنند که به چه عنوان بچه های مردم رو دور خودت جمع کردی و اونها را به کشتن دادی و می دهی؟ مهم اینه که در برخورد با این ناملایمات، مأیوس نشیم و روحیه معنوی مان را حفظ کنیم. تو اگر فکر کردی برای این جور مسائل پیش پا افتاده مادی در جبهه هستی، اشتباه فکر کردی.
او ادامه داد: وقتی هدف شهادت طلبی و سربلندی اسلام و قرآن است، تمام این سختی ها برایت سهل و آسان می شود.»
دکتر چمران ادامه داد: « مجتبی، اگر جندی شاپور دست من نبود، می اومدم تا تو فرمانده ام شوی. این را هم بدان مجتبی، اول من شهید می شم، بعد تو.»
همان هم شد و این کلام دکتر چمران به حقیقت پیوست.

منبع: \\\"آقا سید\\\" مجموعه خاطرات شهید سید مجتبی هاشمی، نشر شاهد 1391.

۰ comments موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ ارديبهشت ۹۲ ، ۲۲:۱۰
goalzahra