مادر شهید مفقودالاثر «حمیدرضا مهرایی» میگوید: تولد حضرت زهرا(س) حمیدرضا با پول توجیبیاش برای من پارچه چادری خرید؛ چادر را سر کردم و پاره شده اما آن را هنوز هم یادگاری نگه داشتهام.
به گزارش پایگاه فرهنگی و اطلاع رسانی مفقودین و شهدای گمنام ، وقتی که قرار بود برای «مادر» هدیهای بگیرند، با خواهرها و برادرها پولهایشان را جمع میکردند و میخریدند، از یک شاخه گل و یک جعبه شیرینی گرفته تا لباس و ظرف و ظروف و هر چیزی که مادرشان لازم داشت. آن روزها هم گذشت، این بار مادر بود که با تمام وجودش، عزیزترینهایش را به پروردگارش هدیه داد. در سالروز ولادت حضرت زهرا(س) و بزرگداشت روز زن، به سراغ مادران شهدا میرویم که امروز با یادآوری خاطرهای از «هدیهای که شهدا برای مادر میگرفتند» لبخندی بر لبانشان نشست.
* چادری که هنوز نگه داشتم
مادر شهید مفقود «حمیدرضا مهرایی» میگوید: قدیمها که روز مادر نمیگرفتند؛ اوایل که این قضیه مطرح شده بود، بچهها میگفتند «مامان، پول بده برایت صابون یا جوراب بخریم» یک بار در تولد حضرت زهرا(س) حمیدرضا برای من پارچه چادری خرید و آورد؛ به او گفتم «این چیه؟» گفت «هدیه روز مادر» گفتم «تو که پول نداشتی؟» گفت «پول تو جیبیهایم را جمع کردم برای چنین روزی» آن چادر پاره شد اما آن را یادگاری نگه داشتم؛ یکبار دیگر هم یک دست بشقاب چینی گل سرخ برای من خریده بود که من آن را برای جهیزیه دخترم دادم.
مادر شهید مفقود «حمیدرضا مهرایی» میگوید: قدیمها که روز مادر نمیگرفتند؛ اوایل که این قضیه مطرح شده بود، بچهها میگفتند «مامان، پول بده برایت صابون یا جوراب بخریم» یک بار در تولد حضرت زهرا(س) حمیدرضا برای من پارچه چادری خرید و آورد؛ به او گفتم «این چیه؟» گفت «هدیه روز مادر» گفتم «تو که پول نداشتی؟» گفت «پول تو جیبیهایم را جمع کردم برای چنین روزی» آن چادر پاره شد اما آن را یادگاری نگه داشتم؛ یکبار دیگر هم یک دست بشقاب چینی گل سرخ برای من خریده بود که من آن را برای جهیزیه دخترم دادم.