یاران روح الله
پیرمردی که زیر شکنجه بعثیها برای امام دعا میکرد
صبحها بعد از نماز مینشست و دعا میکرد؛ معنویتش خیلی بالا بود. یک روز بعثیها ریختند داخل و همه را زدند…
پیر و جوان به فرمان امامشان برای جهاد رفته بودند و تا آخرین قطره خونشان هم پای این عهدی که بسته بودند، ایستادند.